به وب سايت شخصی برادر مهدي جهان ميهن خوش آمديد - اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامي خواهشمنداست بعد از بازديد مطالب ارائه طريق فرمائيد هرگونه کپي برداري از اشعار باذکرنام شاعربلامانع است - متن اشعارسروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن(علمدار)
متن اشعارسروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن(علمدار)
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

 

 

 

****(اشعارشب ششم محرم )

مدح حضرت قاسم بن الحسن(ع)

عشق توماندگارست تاابددریاد

نوکرم من،نوکری مادرزاد

شکرمی کنم که خداونداز کرم

اشک برشماراهدیه به من داد

گرچه دورم از توولی امشب

سلامم رامی سپارم به دست باد

برسان سلام مرابه پیشگاه ارباب

بگوکه اگرمی خواهی نوکرت شودشاد

رحمی نما واز گناهش درگذر

این بنده رابادست خویش نماآزاد

الهی بمیرم برای توی یابن الزهرا(ع)

صدایت شنیدندوکسی پاسخ نداد

عوض پاسخ آنقدرنیزه زدند براو

زینت دوش نبی برخاک افتاد

 

صدازدی کسی به صدایت جواب نداد

تشنه بودی وکسی به دستت آب نداد

 

غریب کربلا،پسرزهرا(س)سلام

شکرخداکه این اشک جاریست مدام

من بی مرامم ولی شنیده ام

توچشمه لطفی وکرم ومرام

می بالم به خودوفخرمی فروشم

که تنهاماداریم چنین امام

امامی که بادست خویش

به روی زانوگذارد سرغلام

امام که به روی نیزقرآن بخواند

وسنگ می زدند براوازپشت بام

وناموسش که ناموس خدابود

میان آن همه حرامی وازدحام

وسرش به روی نیزه وخواهرش

نظاره می کرد از کوفه تاشام

آن اسارت ودسته های بسته

اینطرف خواهرت درملاعام

این طرف چشم حرامی ونامحرم

اینطرف سنگ وخاکسترودشنام

 

*****(مدح)

قاسم بن الحسن(ع)

ازمیان جمعیت صدائی برخواست

جانم به فدای عموکه خیلی تنهاست

من زاده حسنم (ع)نهراسم زعجل

درپیش من مرک اهلامن العسل

بارها پسرخواندی ومراگرفتی دربغل

فردازنده می کنم حسن رادرجمل

عموجان،

امشب وعده دادی مراازبلائی عظیم

ولی بشنواین سخن از کریم بن کریم

منم قاسم(ع)جگرگوشه برادرت

جان من به فداری تووعلی اصغرت(ع)

رسیدوقت نبردوگفت عموجان

اجازه بده تاکه روم من به میدان

سیزده ساله ام ونوجوانی نحیف

پسرحسنم(ع)ولشکری راحریف

هرلباس رزمی که برتنش می کردند

بزرگتربودپس بیرون می آوردند

کفت من که ازتبارعشق ؛حسنم(ع)

لباس رزم من هست این کفنم

کفن به تن نمودمقابل لشکرایستاد

مردشامی خندیده ای بلند سرداد

حسین(ع)راببیندبه چه روزی افتاده

نوجوانی به جنگ مافرستاده

غیرت حسنی (ع)اش بلند شدنعره زدحرامی

این صحبت چیست که خویش تومی خرامی

منم قاسم(ع)،حسین(ع)باشدپدرم

حریف تونه ،حریف کل لشکرم

چومردشامی شنید اینچنین فریاد

فرزندانش رایکی یکی به میدان فرستاد

رجزهای مردشامی راقاسم (ع)باطل کرد

هردوفرزندش رابه درک واصل کرد

خودبه میدان زدوآبرویش رفت برباد

چنان ضربتی قاسم (ع) زدکه برخاک افتاد

برای آنکه آبرویشان نرودبیشتر

دستورحمله دادبه کل لشکر

آنقدرضربه زدند تا بی حد

هرکه هرچه داشت دردست می زد

می زدند باشمشیر،نیزه ،خنجر

می خواستند شودبدنش شبیه اکبر(ع)

قصه ای دردل اهل خیام نشست

آنقدرزدند که استخوان شکست

ناگه افتاداواز پشت فرس

فریادکشیدعموبه فریادم برس

 

***(سینه زنی سنگین )

قاسم بن الحسن(ع)

ای پسربرادرم-پدربودم برات دائم

آبروموبخرحالا-از جابلندشوای قاسم(ع)

توروبجان مادرم-راه نره دیگه اینچنین

آتیش نزن به قلب من-پاتونکش روی زمین

بادیدنت می افتم من یادبابا

جان عموتوبرزمین نکش باهات

بادیدنت می افتم یادمادرم

مادرتونذرکردتوخیمه هابرات

واویلا4

به من بگوچطوربدم-جواب باباحسنت(ع)

مادرت توی خیمه ها-منتظرآمدنت

اینقدرازدردپهلو-به روی خاک نزن چنگ

استخوانهات شکسته شد-به زیربارش سنگ

شکسته شدپهلوی توشبیه زهرا(س)

بلندشده قامتت ازدورشدی پیدا

چیکارکردندباهات بگوای قاسم(ع)من

شدی شبیه اکبرم(ع) توارباًارباً

واویلا4

تمام آرزوم اینه –ببینم شادی تو

ببینم که پوشانده ام-رخت دامادی تو

اماصدافسوس می بینم-باخون حناگرفته ای

چشاتوواکن قاسمم(ع)-انگارشفاگرفته ای

می بینم که میان خون غوطه وری

توهم مثل باباحسن(ع)خون جگری

داغ منوتازه نکن ای عموجون

دائم به یادکوچه ومیخ دری

واویلا4

نکش پاتوروزمینا-آتیش به قلبم می زنی

پهلوت شکسته قاسمم(ع)قلبمواز جامی کنی

چه جنگی کردی تومیدون-که گشتی قاسم(س)سنگ بارون

هی می کشی پاروزمین –انگارشکسته استخوون

چیکارکردندباهات قاسم(ع)تومیدان

هی دست وپامی زنی ومی گی عموجان

اونقدزدن  امون تو بریدند

بابات بازهرا(س)اومده از جنان

واویلا4

 

****(سینه زنی شور)

قاسم بن الحسن(ع)

نوه حیدر(ع)-ابن الحسنم(ع)

مردنبردو-به تن کفنم  -2

رجزی که وقت نبردمی خوانم

قاسم بن الحسن بن امیرالمومنانم(ع)-2

منم قاسم (ع)-حریفم یک لشکر

من قاسم(ع)-تورگهام خون حیدر(ع)

منم قاسم(ع)-از تبار شورواحساس

                                       منم قاسم(ع)- شاگرددست عباس(ع)

منم قاسم (ع)4

نوه حیدر(ع)-گرفت به دست شمشیر

می گه امیری –حسین (ع)ونعم الامیر-2

رجزی که می خواندوقت پیکار

لافتی الاعلی لاسیف الاذوالفقار-2

منم قاسم(ع)-یارویاورحسین(ع)

منم قاسم(ع)-پسربرادرحسین(ع)

منم قاسم(ع)-عشق مولادردلم بی نهایت

منم قاسم(ع)-کشته راه  ولایت

منم قاسم(ع)-4

مثل اکبر(ع)-منوگرفتی دربغل

بزاربرم -نمی ترسم من از عجل

برای من-مرگه اهلامن العسل

دوباره من –زنده کنم جنگ جمل-2

منم قاسم(ع)-که زدشمن نمی هراسم

منم قاسم(ع)-که به نام زهرا(س)حساسم

منم قاسم(ع)-شاگرددرس عباسم (ع)

منم قاسم(ع)-4

ذکرحسینه –برلبم دائم

شیرحسنم (ع)-اسم من قاسم(ع)2

 

                                        داده به من جنگ شوروحالی

رجزم هست یاعلی مولی الموالی(ع)

منم قاسم(ع)-قدرت علمدار

منم قاسم(ع)-هیبت علمدار

منم قاسم(ع)-همت علمدار

منم قاسم(ع)-4

بپاشد امشب –حنابندانم

گسسته از هم-شداستخوانم 2

وقتی بریدند زتن سرم

من می گفتم زتبارحیدرم(ع)

منم قاسم(ع)-که شدم سنگ باران

منم قاسم(ع)-که شکسته استخوان

منم قاسم(ع)-به زیرتیغ وسنان

منم قاسم(ع)-4

 

***(سینه زنی تک )

قاسم بن الحسن(ع)

اونیکه  ،  تومیدان- قامتش ،  قائمه

ذکری بر    لب داره- می خوونه فاطمه(س)

فقط اون  قاسمه (ع)2

عشق دل  مادر-عشق   دل همه

کیه اون چون حسن(ع)-که خیلی   عالمه

فقط اون قاسمه(ع)2

فقط اون قاسمه(ع)4

لبریز  احساسه-او  نمی هراسه

چونکه تو  عاشقی –استادش عباسه(ع)

فقط اون قاسمه(ع)2

 

بااین جنگ وپیکار-شاگرد، علمدار

زنده کرد،تومیدون- بازحیدر(ع)کرار

احسنت به، این پیکار2

کرده او،بربدن-جای زره کفن

هرکی می دیدمی گفت-زنده گشته حسن(ع)

زنده گشته حسن(ع)

ذکرزهرا(س)برلب-شدسوارمرکب

اماتوی خیمه –دعامی کردزینب(ع)

دعامی کردزینب(س)

آن طرف توخیمه –درکنارعمه

بادلی پرقصه-دعامی کردنجمه(س)

دعامی کردنجمه(س)2

تارسد،به وصال-جنگی کرد،بی مثال

گفت به راه عموم –خون باشه حلال

خونم باشه حلال2

چیکارکردندباهات-خم شده، زانوهات

چراتو،برزمین-می کشی،هی پاهات

مثل بابام حسن(ع)-داشتم خیلی دشمن

اونقدر،تیرزدن-پرزخون،شدکفن

تاضربه ،ای رسید-پهلویم را ،درید

فهمیدم ،که زهرا(س)-تومدینه چی دید

غمم گشته بی حد-می گندمردی نامرد

پیش چشم بابام-مادرش ،رومی زد

بایاد،کوچه ها-کاشکی بودی بابا

می دیدی گرفتم –انتقام زهرا(س)

 

****(شورسینه زنی )

سینه زنی

دلی که دائم ازتومی خونه

ببین از عشقت شده دیوونه

پرگرفته چون کبوتری

روبومت داره آشیونه

حالاکه نشدبرم حرم

بیاآقاامشب از کرم

منتی بزاربه نوکرت

پاتوبزار روی سرم

دل بی قرارم-آروم ندارم

شوق دیدن –حرم رودارم

یه کاری کن من –که بازدوباره

سرموروی –ضریح بزارم

 

آقام-3-آقاجان

 

دوباره مست ومدهوشم آقا

زائرقبرشش گوشم آقا

محرم آمددوباره آقا

لباس مشکی می پوشم آقا

حالاکه نشدحرم ببینم

ازغم دوریت خیلی غمینم

ولی بایادصحن وسرایت

میون هیئت آقا می شینم

غمم همینه-آرزوم اینه

که این دل من –حرم ببینه

الهی هرکس-حرم ندیده

یک شبی توی-صحنت بشینه

آقام-3-آقاجان

 

قرآن می خونه رونیزه سرت

رحمی نماتوبه حال خواهرت

اگه می تونی از جابلندشوتو

اومدبه گودال فاطمه(س)مادرت

حالاکه نشدبرات بمیرم

                                           بزاربوسه از گلوت بگیرم       

چطوربگو برم من به مدینه

ببین بعدتو دیگه اسیرم

همه امیدم-می موسپیدم

ببین گریبان-برات دریدم

توسرنداری-مادرنداری

بگومگه تو-خواهرنداری

برات بمیرم-حسین(ع)امیرم

چطوراز گلوت –بوسه بگیرم

آقام-3-آقاجان

 

 

***(اشعارشب هفتم محرم-شهادت حضرت علی اصغر(ع))

                                              مدح حضرت علی اصغر(ع)

دیدن لاله های پرپرسخت است

گویندلحظات آخرمحتضرسخت است

برای کسی که تشنه هست وآب نخورده

جان دادن به زیرخنجر  سخت است

بگذاریدلااقل به سن بلوغ برسد

جان دادن ششماهه ای چون اصغرسخت است

اگراذنش دهیداز تشنگی جان می سپارد

طفل ششماهه وپارگی حنجرسخت است

آنهم طفلی که چندروز شیرنخورده

دست وپازدن به روی دست مادرسخت است

تشنگی ،پارگی گلو،همه یک طرف ولی

دیدن طفل خردسال و بی سرسخت است

عباراطوری کشیده روی طفلش

روی دست باباجان دادن لحظه آخرسخت است

 

***(مدح روضه علی اصغر(ع))

روضه علی اصغر(ع)

گریه کم کن علی جون،مادرت شیرنداره

گلوت بابا می دونم،طاقت تیرنداره

گریه کم کن علی جون،مادرت تاب نداره

بخدامادرتو، ازغمت خواب نداره

گریه کم کن علی جون،عمو تاب نداره

دیگه مشکش بخدا،ذره ای آب نداره

اینقدرچنگ نزن ،سینه مونکن خونی

اینقدربرای من ،مکن شیرین زبونی

می دونم که تشنگیت،علی جون چاره میشه

گلوی نازک تو،باباجون پاره میشه

می دونم که تشنگی ،امون تو بریده

انگاری که هرمله،گریه هاتوشنیده

کودک ششماهه من،کی بریده ساقه تو

ازخون حنجرت بابا،خونیه قنداقه تو

تاکه راحت جون بدی،کمی دست وپابزن

یه باردیگه خنده ای ،به روی بابابزن

غم مخورای کودک ،ساکت وخاموش من

الهی بمیرم من،قتله گات آغوش من

گلوت پاره اماباز،به رویم نگاه تو

مادرت توخیمه ها،چشم دوخته به راه تو

باچه رویی تورومن،سوی خیمه ببرم

انگارداره می رسه ،نفس های آخرم

توخیمه چشم به راهه ،رقیه(ع)خواهرتو

بگوکه چی بگم من،علی (ع)به مادرتو

زبعدرفتن تو،گریه میشه کارمن

رحمی نمابه حالم،ای طفل شیرخوارمن

نکن منوشرمنده، علی توبانگاهت

چطورببینم شده ،آغوشم قتله گاهت

سوارروی نیزه،چشاتوواکن علی(ع)

داره بارون می باره،به من نگاه کن علی(ع)

خدامی دونه اینجا ، امیدم شدناامید

ازغم رفتن تو، موی سرم شدسپید

ازکوفه تاشام علی(ع)،می کردم من این دعا

نیفته از رو نیز-سرت زیردست وپا

نیزه به اون بزرگی ،از سرتوبزرگ تر

یکی نبودبگه که ،رحم کن به حال مادر

****(سینه زنی تک-حضرت علی اصغر(ع))

حضرت علی اصغر(ع)

چشاتو واکن-منونگاه کن

باگریه بابا-منوصداکن

خنده بزن باز-،به صورت من

دشمن می خنده –به غربت من

کی بریده   ساقه تو(علی(ع) علی(ع)   ،    علی(ع) علی(ع))

خونی شد قنداقه تو(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

به روی من خنده نکن (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

باباروشرمنده نکن (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))4

لالا   لالائی-می خوابی اصغر(ع)

جون می دی تواز-بی آبی اصغر(ع)

از عطش لبهات-ترک خوردعلی(ع)

کاش بابات جای –تومی مردعلی(ع)

خزان شده    بهارت (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

قنداقت رفته  به غارت(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

امیدمن شد   ناامید(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

موی رباب   شده سپید(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

کاش تا قبل ازآن-که جون سپردی

می شدیک ذره –شیرتومی خوردی

اماصدافسوس-من شیرندارم

آبی نمونده –برات بیارم

کی تیرزده  برگلوت(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

داره میاره  آب عموت (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

یه کم دیگه توتاب بیار(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

مادرتو   تنها  نزار(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

حالا که می ری – از پیش بابا

می ری به پیش –مادرم زهرا(س)

وقتی گرفت او-تورودرآغوش

نکنی علی(ع)-اینوفراموش

روی سینه ش  سرنزاری (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

محسن و یادش میاری (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

اوداغدارکوچه هاست (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

اوشاهد کرببلاست (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

ببین علی جان(ع)-خنده دشمن

چشاتوواکن –قلبمو نشکن

بودآرزویم –شبیه اکبر(ع)

اذون بگی تو- علی اصغر(ع)

غنچه نشکفته من(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

حرفهای ناگفته من (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

رودستم پرپرشده ای (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

بمیرم بی سرشده ای (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

****(سینه زنی شور-حضرت علی اصغر(ع))

حضرت علی اصغر(ع)

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

اگرطفلی-ولی هستی –امیدلشکرمولا

می خندی تو-وقتی هستی-رودست خواهرمولا

ای قنداقت    مشکل گشا علی(ع)

جان دادی رودست باباعلی(ع)

مادرگلوتونبینه ای پسرم

به لب دارم من این دعاعلی (ع)

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی(ع) لای لای

جای توکه –روی دوش –عموعباسه (س)ای اصغر(ع)

نوک نی را-می مکی تو-بجای سینه مادر

سوارروی نیزه ها

به مادرت رحمی نما

مادرنبینه توروباز

به لب دارم این دعا

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

زبعد تو-مادرتو-قنداقه توتکون می ده

به روی نی-داره بادست -سرتورونشون می ده

ترسم که نیزه جابجا شود

سرت زنیزه رها  شود

بیفتدوبه روی خاک

سرت به زیردست وپاشود

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

الهی که –بمیرم من-یه ذره شیرنخوردی تو

یه جرعه آب –ندیدی تو-که تشنه جون سپردی تو

اینقدلباتوبرهم نزن مادر

باگریه آتیش به جانم نزن مادر

انگارداره بارون میگیره علی(ع)

ولی چه سودکه دیگه دیره علی(ع)

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

 

****(شعرسینه زنی سنگین حضرت علی اصغر(ع))

 

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

 

بخواب مادر2- عمورفته برات آب بیاره

دعام اینه 2- که ازآسمون بارون بباره

روی دستم2-جون دادی بااینکه تشنه بودی

بمیرم من2-روی دستم تلذی  نمودی

 

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

 

کودک من 2- روی دستم گلویت شده پاره

غم میگیره 2- تامی بینم جای خالی توگهواره

پشت خیمه2-می کنم قبری برات من باخنجر

واکن چشمت2-مادرت داره میادعلی اصغر(ع)

 

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

عل بابا2-چطوری تیربکشم من از گلویت

گل یاسم2- شدی پرپر،پریده رنگ ورویت

ای گل من2-روی دستم داری چشم می بندی

بگوبابا2-چراداری به صورتم می خندی

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

حنجرتو2- طاقت تیرسه شعبه رونداره

دعام اینه 2- که عموزودبرات آب بیاره

لب خشکت2- برده از کف علی (ع) صبروقرارم

سینه موتو2-دیگه زخمی نکن شیر  ندارم

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

روی نیزه 2- میای همراه ماتوبه اسارت

ببین مادر2- حتی قنداقه توشده غارت

لبت خشکه 2- انگاری هنوزم شیرمی خوای اصغر(ع)

آرزوم بود2-ببینم بزرگ شد ی هم چو اکبر(ع)

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

 

***سینه زنی شورحضرت علی اصغر(ع))

حضرت علی اصغر(ع)

 

هرکی بی تو بمونه –بخداخونه خرابه

عمریه که این دلم – باتودرپیچ و تابه

این روزاغم گرفته وجود مارو

غم این دلم تشنگی طفل ربابه

پروبالی بده-شوروحالی بده –تاسینه زن بمونیم

توپناهم بده-سوزوآهم بده-تاذکرتوبخونیم

ثارا...(ع)4

شکرلله توجوونی گرفتی دستم

دوباره تومحرم پیش توهستم

بی خوداز خودم کرده ای آقا

بریز باده به پیمانه که مستم

دل ودلدارمن-توئی غم خوارمن-حسین (ع)عزیززهرا(س)

منویاری کن-آقاکاری کن –منونزارتنها(منوببرکربلا)

ثارا...(ع)4

بهترین لحظه هام بارفقاتوهیئته

حنت ومی خوام چیکاراینجابرام جنته

هرکسی نمی دونه اینو بدونه این روزا

سینه زدن برای من ،برای توکه عادته

جون فدای تو-من برای تو-لباس مشکی می پوشم

میشه بشینم – یاکه ببینم

کنارقبرشش گوشم

ثارا...(ع)4

رحمی به حالم بنما آقاجوونم

آتیش می گیرم وقتی که ذکرت می خونم

باتموم این بدیهام مهمونم کردی

به روم بیاوردی ولی اینومی دونم

رنگ وبوم دادی-آبروم دادی –مدیون توام من

ترشده دیده م-به پات سرمی دم –مجنون توام من

ثارا...(ع)4

می گندتوشهرکربلاسرت بریدند

خواهرت اونجابودآقامگرندیدند

شنیده ام آن قوم کافروپست

بامرکت روی بدن شمادویدند

آمده خواهرتو-کنارپیکرتو-تاببوسه گلویت

چی میشه که توپاشی-به من بگی داداشی-کی سنگ زده به رویت

ثارا...(ع)4

****(شعرسینه زنی شور)

سینه زنی شور

شوروشین –نورالعین

اربابم ،مولانایاحسین0ع)

دل بردی –توزدل بانگاهی

می گم من –برامن فقط توشاهی

امشب باز-دل ماشده هوائی

امضاء کن –تابشیم کرببلائی

مولانا-2

روح جان-توایمان

اربابم-ای شاه شهیدان

غربتت-زبان زد عالمه

باذکر-مادرتوفاطمه (س)

بازامشب-شورمی گیریم ماهمه

عشق ما-که ماه محرمه

 

مولانا-2

ای دلبر-ای بی سر

مولانا-یاحسین(ع)غریب مادر

پرشده-تنت از سم مرکب

بازمی گی –ذکرحق برزیرلب

می خونم-اینوآقاجون هرشب

چطوری –طاقت آورده زینب(س)

مولانا-2

دراین فصل –می شیم وصل

برتوما-یاابلفضل(ع)

سقائی که –دربدن نداری دست

بگوکه کی –جرات کردراهت رابست

ازمی-جام حسین(ع)شدی مست

که آقا- نداری اصلاًشکست

مولانا-2

یدا..-نورا...

عشق ما-یاحسین (ع)ثارا...

کربلا-کرده بازبی تابم

کربلا-میادهرشب به خوابم

کربلا-برامن چون بهشته

چونکه هست –آنجام حرم اربابم

مولانا-2

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن(علمدار)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: